پسره میره داروخونه به صاحب داروخونه میگه سلام من امشب خونه دوس دخترم دعوتم میشه ی ·········بدید؟؟؟یدونه میگیره باز میگه خواهر دوس دخترمم خیلی خوشکله شاید بتونم ترتیب اونم بدم یدونه دیگه هم بدید!!یدونه دیگه میگیره باز میگه مامان دوسدخترمم هم خیلی جذابه با اونم میشه حال کرد پس یکی دیگه بده خلاصه میره خونه دوس دخترشو همه میشینن سر میز شام که پسره با پدر دختره اشنا شه بعد پدر دختره میاد پسره سرشو میندازه زیر و شروع میکنه میگنه ما امشب خدا رو شکر میکنیم که دور همیم و این باعث خوشحالیه و خدا بنده هاشو دوس داره دختره به پسره میگه نگفته بودی انقدر مذهبی هستی پسره میگهنگفته بودی که بابات تو داروخونه کار میکنه!!!!!
آخرین ارسال های انجمن
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
خوردن گوشت گربه حلال شد! | 0 | 228 | nasrin |
کامپیوتر شما مرد است یا زن ؟؟!! (امتحان کنید) | 0 | 233 | nasrin |
زلزله در یک قدمی تهران! | 0 | 178 | nasrin |
پیکه و شکیرا در حال قایق سواری! /عکس | 0 | 242 | nasrin |
پرسرعت ترین اینترنت دنیا در ۴ کشور/ ایران دارای کندترین اینترنت | 0 | 211 | nasrin |