میگم میخوام خودکشی کنم،

مادرم میگه نمیتونی قدرتشو نداری!!!

بعد بابام میگه نه زودتر خودکشی کن ولی بهشت زهرا نمیبریمت تو همین باغچه چالت میکنیم که یارانمون قطع نشه!!!!!!!!!!

به بابام میگم عروسی دایی کراوات بزنم یا پاپیون؟ برگشته میگه:

زنگوله بنداز موقع برگشت دیگه گمت نکنیم دنبالتم نگردیم.

به داداشم میگم مزاحم دارم ببین چی میگه
میگه عکستو واسش بفرست دیگه هیچی نمیگه
.
.
یکی منو با کارتک جمع کنه

ﺗﻔﺎﻭﺕ ﻗﺼﻪ ﮔﻔﺘﻦ ﻭﺍﻟﺪﯾﻦ ﻣﻦ ﺑﺎ ﺑﻘﯿﻪ |:

ﻭﺍﻟﺪﯾﻦ ﺍﻭﻧﺎ: ﯾﮑﯽ ﺑﻮﺩ ﯾﮑﯽ ﻧﺒﻮﺩ.ﯾﻪ ﭘﺮﯼ ﮐﻮﭼﻮﻟﻮ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ...

 ﻭﺍﻟﺪﯾﻦ ﻣﻦ: ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﯾﻪ ﺟﻦ ﺍﺯ ﯾﻪ ﻗﺒﺮﺳﺘﻮﻥ ﺍﻭﻣﺪ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻭ ﮔﻔﺖ ﺍﻭﻣﺪﻡ ﺍﻭﻥ ﺑﭽﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﺑﻪ ﺭﻭ ﺑﺨﻮﺭﻡ 

 ﻣﻨﻢ ﻫﺮ ﺷﺐ ﻏﺶ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﻭﻟﯽ ﺍﯾﻨﺎ ﻓﮏ ﻣﯿﮑﻨﻦ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻡ!

تو فیلما نشون میده بچه هه گم میشه
مامانش ۲۰ سال اتاقشو دست نخورده نگه داشته
من یه بار ۳ روز رفتم اردو
برگشتم دیدم اتاقمو به ۴ تا دانشجو اجاره دادن

دیشب اعصابم خورد بود تو اتاقم نشسته بودم مامانم هی صدام میزد.
داد زدم گفتم چیه؟
گفت چیکار میکنی که نمیایی بیرون؟
گفتم حتما دارم یه گوهی میخورم دیگه! اَه!
گفت :خودتو سیر نکنی! آخه شام حاضره.

گوشیمو تو ماشین بابام جا گذاشتم از خونه براش زنگ زدم بهش میگم:
- گوشیم تو ماشینت جا مونده
+ میدونم
- زنگ خورد جواب ندیاااا !
+ اخه مگه من بیکارم جواب زنگ گوشی تورو بدم
- خب حالا چرا عصبانی میشی ، کسی زنگ نزد؟
+ نه فقط الهام اس داد گفت غروب میاد دنبالت برین بیرون گفتم وقت نداری سرت شلوغه
- واسه چی اینو گفتی ؟
+ چون قبلش به نسترن قول دادم برین خرید

با بابام دعوام شد ،
پا شدم اومدم تو اتاقم ،،،

اول فیوز اتاقمو زد ، الانم مث اینکه شوفاژ بست !


سرده ، تاریکه ،،،

بابا گهههه خوردم )

داشت برنامه عمو پورنگ رو نشون میداد،

عمو پورنگ هم داشت میگفت :”کی از همه خوشگل تره!؟ “

من اومدم خود شیرینی کنم گفتم :”من، من، من “

بابام از اون ور اتاق داد زد گفت :سرت تو عن

من

مهر پدر به فرزند

آرمان های عمام راحل

داییم میگه:
تا تحریما اثر مستقیم نداشته باشه مشکلی نیست!
تصورش اینه که یه روز اوباما تو قطع نامه می نویسه
فروش سنگک خاشخاشی به ممدآقا ممنوع

ﻣﺎﻣﺎﻥ ﺑﺎﺑﺎﻡ ﺩﻋﻮﺍﺷﻮﻥ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ۳ ﺭﻭﺯ ﺑﻮﺩﻗﻬﺮ ﺑﻮﺩﻥ…ﺑﺎﺑﺎﻡ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﯿﺎﺩ ﺧﻮﻧﻪ ﺯﻧﮓ

ﺯﺩ ﺑﻬﻢﮔﻔﺖ ﺑﯿﺎ ﭘﺎﺭﮎ ﺳﺮ ﺧﯿﺎﺑﻮﻥ ﮐﺎﺭﺕ ﺩﺍﺭﻡ!!!
!ﻣﻦ|
:ﺭﻓﺘﻢ ﮔﻔﺘﻢ ﺟﺎﻧﻢ؟ﺑﺮﮔﺸﺘﻪ ﻣﯿﮕﻪ ﺑﺒﯿﻦ ﻋﺰﯾﺰﻡ ۳ ﺷﺐ ﻫﺴﺖ ﮐﻪﺷﺎﻡ ﺩﺭﺳﺖ ﺣﺴﺎﺑﯽ

ﻧﺨﻮﺭﺩﯾﻢ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﻫﺮ ﺷﺐﻧﻮﻥ ﻭ ﻣﺎﺳﺖ ﻣﯿﺨﻮﺭﯾﻢ ، ۳ ﺷﺒﻪ ﺭﻭ ﮐﺎﻧﺎﭘﻪﺩﺍﺭﻡ ﻣﯿﺨﻮﺍﺑﻢ ﮐﻤﺮﻡ ﺗﺎ

ﻧﻤﯿﺸﻪ ﭘﺪﺭﻡﺩﺭﻭﻣﺪﻩ!!!

ﻣﻦ-:؟ﮔﻔﺘﻢ ﺧﻮﺏ ﭼﯿﮑﺎﺭ ﮐﻨﻢ؟ ﺩﻋﻮﺍ ﻧﮑﻨﯿﻦ ﺧﻮﺏ…ﺑﺮﮔﺸﺘﻪ ﻣﯿﮕﻪ

ﺑﺒﯿﻦ ﻋﺰﯾﺰﻡ ﺑﺎﯾﺪ ﯾﻪ ﻓﺪﺍﮐﺎﺭﯼﺍﯾﻦ ﻭﺳﻂ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺑﯿﻮﻓﺘﻪ!!!ﻣﻦﮔﻔﺘﻢ ﺑﺎﺑﺎ ﺣﺮﻓﺎﺕ ﺑـــــــــــــــﻮ

ﺩﺍﺭﻩﯾﻌﻨﯽ ﭼﯽ؟!!!ﺑﺮﮔﺸﺘﻪ ﻣﯿﮕﻪ ﻣﺎﻣﺎﻧﺖ ﺍﺯ ﻗﻬﺮﻣﺎﻥ ﺑﺎﺯﯼﺧﯿﻠﯽ ﺧﻮﺷﺶ ﻣﯿﺎﺩ، ﺗﻮ ﺑﺎﯾﺪ

ﺍﻻﻥ ﮐﻪ ﺭﻓﺘﯿﻢﺧﻮﻧﻪ ﺑﺎ ﻣﺎﻣﺎﻧﺖ ﺍﻟﮑﯽ ﺟﺮ ﻭ ﺑﺤﺚ ﮐﻨﯽ ﺑﻌﺪﻣﻦ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﻢ ﺑﺰﻧﻢ ﺗﻮ ﮔﻮﺷﺖ

ﺑﺒﻨﺪﺩﻫﻨﻨﺘﻮ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﻣﺎﻣﻨﺖ ﺍﺯ ﮔﻞ ﻧﺎﺯﮐﺘﺮ ﺑﮕﯽ…
ﻣﻦ|:

دوسـتـــم اس ام اس داده : اســـمِ کســـی کـــه عــاشــقــشـــی بفـــرســت بــه 81332 جـــوابِ قشنگـــی بهــت میـــده !
منـــم فــرســتـــادم ...
جـــواب اومـــده : مبلغِ 500 تومـــان از حســـابِ شمـــا به کمیتـــه امدادِ امـــام خمینــی هــدیه داده شـــد
یـــه همچیـــن آدمـــایِ مــریضـــی دورِ منـــو گــرفتــــه !!!
بعــــد میگــــن چــــرا قـتـــــل زیــــاد شـــده !

داشتم غذا ميخوردم همه فلفلاش شيرين بود به همين خيال يكىو برداشتم همشو گاز زدم ديدم وااااااااى سوختم سوختم!! حالا تو اين احوالات بودم كه داداشم ميگه نون بخور نون ميده دستم منم گذاشتم دهنم ديدم لاش فلفله!

داییمون بعد 1 ماه زنگ زده بهم میگه: دلم برات تنگ شده بی معرفت خونه تنهام بیا اینجا
منم 1000 فکر باحال کردم که چه سوپرایز خوبی برام داره یعنی چه چیزی انتظارمو میکشه :-
D رفتم اونجا دیدم بنایی دارن بهم میگه پسر چرا انقدر دیر کردی؟! این قدر که بیل و کلنگ زدم دستام تاول زده

با پسر خالم ساعت 2 بعد از ظهر قرار گذاشتم
گفتم همه خوابیدن اومدی زنگ درو نزن یه میس کال بنداز
برگشته میگه گوشیم ساده اس میس کال نداره جون تو

تو این فیلم خارجیا می خوان بچه رو شاد کنن یه دونه شکلات در میارن میدن بهش،

حالا عموی ما می خواست ما رو شاد کنه پلکاشو برمی گردوند ما عین سگ می ترسیدیم !!!

چن وقت منتظر بابام بودم بیاد دنبالم یه ساعت شد نیومد. منم خو بیکار نیستم پیاده راهو اومدم.
رسیدم سر کوچه ماشین بابامو دیدم داره میاد سمتم.
میگم :چرا نیومدی؟
میگه :داشتم تلویزیون میدیدم یادم رفت!
گفت :یهو راز بقا شروع شد یاد تو افتادم.
من
راز بقا

داشتم با بابام شطرنج بازی میکردم
برگشته میگه یا مات میشی یا ماشينتو ازت ميگيرم

دو راهی ذلت و خفت همینه والا

آغا ؛ آقا !! من یه خاله دارم هر وقت میریم بیرون؛این کاغذای تبلیغاتی رو که میدن میگه : بگیر , چندتا بگیر

میگم چرا ؟ میگه ثواب داره زودتر تموم شه بره سر خونه زندگیش!

یعنی همچین خانواده ی دلسوزی من دارم!!

بابام ﻣﯿﮕﻪ ﺍﻭﻝ ﮔﻮﺵ ﮐﻦ ﺑﺒﯿﻦ ﭼﯽ ﻣﯿﮕﻢ
ﺑﻌﺪ ﯾﺎ ﻗﺒﻮﻝ ﮐﻦ ﯾﺎ ﺑﺮﻭ ﻓﮑﺮﺍﺗﻮ ﮐﻦ ﺑﻌﺪ ﻗﺒﻮﻝ ﮐﻦ !
پدر دمکراته ما داریم ؟ .

ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺯﺍﺩﻡ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﻣﻴﮕﻪ ﻋﻤﻮیی ﺭﻭ ﺩﺭﺧﺖ ﺣﻴﺎﺗﺘﻮﻥ ﻳﻪ ﮔﻨﺠﻴﺸﻚ ﺩﻭﺗﺎ ﺟﻮﺟﻪ ﺍﻭﺭﺩﻩ. ﺗﻮﺭﻭ ﺧﺪﺍ ﻧﺮی یه وقت ﺑﺨﻮﺭﻳﺸﻮﻥ...
ﯾﻪ ﻫﻤﭽﯿﻦ ﺗﺼﻮﯾﺮﯼ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺗﻮ ﺫﻫﻦ ﺑﭽﻪ ﺍﺱ...
فک و فامیله داریم؟

پشت فرمون نشسته بودم سرم خورد به آینه ،بابام میگه ای باااابااااحواست کجاست اگه آینه میشکست چی....
.
.
.
.
.
.
.
احساس میکنم منو از تو دبه ماست پیدا کردن.

صب بیدار شدم اومدم خودمو واسه مامانم لوس کنم میگم مامانـــــی؟دیشب خوابه بد دیدم
بر گشته میگه مادر خوابه خر تعبیر نداره بد هر هر میخنده
بابام از اونور میگه مرسی خانوم لایکو بگیر
پدر و مادره شوخ من دارم؟

به ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ ﺑﺎ ﺫﻭﻕ ﻣﯿﮕﻢ ﻣﻦ ﮐﺪﻭﻡ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ اینام؟
ﻟﻮﺍﺷﮏ، ﺁﺏ ﻧﺒﺎﺕ، ﻗﺮﻩ ﻗﺮﻭﺕ، ﻧﻮﺷﺎﺑﻪ، ﭘﻔﮏ،
ﺷﮑﻼﺕ، ﻗﻬﻮﻩ
ﻣﯿﮕﻪ ﺗﻮ ﭼﺲ ﻓﯿﻠﯽ!
ﺑﻪ ﻧﻈﺮﺗﻮﻥ ﭼﺮﺍ ﻣﻦ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﺑﻪ ﻧﻔﺲ ﻧﺪﺍﺭم؟

ماجرای من و مادربزرگم ادمه مطلب

به دختر خالم گفتم تل (tel) جدیدتو بده داشته باشم…
تل سرشو درآورده میگه بیا، مفت خریدم، تازه رنگای دیگشم داشت!!!
من 
دختر خالم:)
فک و فامیله ما داریم آخه؟؟؟؟؟

دارم مسواک می زنم بابابزرگم دندون مصنوعیش رو آورده گذاشته تو جیبه پیرهنم می گه یه دستی هم به دندونای ما بزن!

بابام نـشـســتـه بـود تـو حــال داشــت واســـه خودش آهـنــگ مـیــخـوند:



دوس دخـتــر من 20 تـــِـ

قـلـبــم داره وای مـیـســتــــِ



من: بابا مـبـارکـه ب سـلامـتــی ایـشــالا!! 


بابام: دستــت درد نكــــنه.عزيـــــــــــــزي!!  


مـامـانــم  


ی هـفـتــس شـامــ و نـاهـار نـونـ و پـنــیـر مـیــخـوریـم نميدونـــــم چرا!

داشت برنامه عمو پورنگ رو نشون میداد،عمو پورنگ هم داشت میگفت :


"کی از همه خوشگل تره!? "

من اومدم خود شیرینی کنم گفتم :"من،من، من "


بابام از اون ور اتاق داد زد گفت :سرت تو عن!!


من

مهر پدر به فرزند

آرمان های امام راحل

ﺍﺯ ﻣﻬﻤﻮﻧﯽ ﺑﺮﮔﺸﺘﯿﻢ ﺩﺭ ﺧﻮﻧﻤﻮﻥ ﮐﻪ ﺭﺳﯿﺪﯾﻢ ﺑﻪ
ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ
ﻣﯿﮕﻢ ﮐﻠﯿﺪ ﺩﺳﺘﻪ ﮐﯿﻪ؟
ﻫﻤﻪ ﯾﮏ ﺻﺪﺍ ﮔﻔﺘﻦ ﺩﺳﺖ #ﺭﻭﺣﺎﻧﯿﻪ !!!
ﻧﻪ ﺧﺪﺍﯾﯿﺶ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﺳﺖ ﻣﻦ ﺩﺍﺭﻡ؟؟

خاله ام نشسته با تاب و شلوارک نماز می خوونه تازه مهر رو میاره به پیشونیش میزنه می زاره زمین
می گم چرا اینطوری ؟؟؟
خالم :گرمه خدا قبول می کنه
من ||
خدا :0
و دیگر هیچ

داداشم یه تلسکوپ خریده تنها جایی که باهاش نگاه نمیکنه آسمونه !!از صبح تا شب فقط خونه مردمو دید میزنه کصافط :))

داشتم ماشین رو دنده عقب می‌آوردم تو حیات

مامانم اومده فرمون میده…. بیا…. بیا…. بیا…. بیا …. نیا !! لوله آب شیکست !

عمویم گفت:«چه جوری به مدرسه میروی؟»
گفتم:«با اتوبوس»
پوزخندی زد و گفت:«من وقتی هم سن تو بودم، ده کیلومتر پیاده میرفتم.»
عمویم گفت:«چقدر بار میتوانی بلند کنی؟»
گفتم:«یه گونی برنج.»
پوزخندی زد و گفت:«من وقتی هم سن تو بودم، یک گاری را به حرکت در می آوردم و یک گوساله را بلند میکردم.»
عمویم گفت:«تا حال چند بار دعوا کرده ای؟»
گفتم:«دو بار و هر دو بار هم کتک خوردم.»
پوزخندی زد و گفت:«من وقتی هم سن تو بودم هر روز دعوا میکردم و هیچ وقت کتک نمی خوردم.»
عمویم گفت:«چند سالته؟»
گفتم:«نه سال و نیم»
بادی به غبغب انداخت و گفت:«من وقتی هم سن تو بودم ده سالم بود»

ساعت 12 ظهر مامانم زنگ زده به داداشم -15 ساله- که چند کیلو میوه بخر مهمون داریم ....
داداشم گفته : من نمیتونم!!! جلوی مدرسه دخترام ...الان تعطیل میشه!!

با داییم رفته بودم موبایل بخریم
داییم به فروشنده میگه: به نظر شما کدوم رنگو بخریم ؟
فروشنده: والا این به سلیقه ی شخصیتون بر میگرده من نمیتونم نظری بدم
داییم: حالا شما اگه بودی کدومو میخریدی؟
فروشنده: چی بگم والا، شما باید بپسندین سلیقه ها متفاوته
داییم: سلیقه ی شما کدومو میپسنده؟
فروشنده: والا من اگر بودم نقره ای رو میخریدم
داییم: پس اگر زحمتی نیست اون مشکی رو به ما بده!
فروشنده با تعجب گفت …چرا مشکی؟!
داییم: اون نقره ایه حتما مشکلی داره که اصرار داری به ما بندازیش.

به بابام میگم خوب ماهی ۴۰هزار تومن یارانه ی منو میخوری به روی خودتم نمیاریااااا
برگشته میگه حاضرم ماهی 400 تومن بدم ریختتو نبینم !!!
فک کنم منو توی زنبیل از روی آب رودخونه برداشتن …