تيغو بگير تو دستت گل بكشو پرنده ...

مجيد خراطها در برنامه عمو پورنگ

حس اون سیگار رو دارم که همه جا حرف از ترک کردنشه …

خـــــوبـــــم
مثــل پـــدربــــزرگ
کــه خـــوب بــــود
و
مـُـــــــرد !!

ﻤﮕﯿﻨﻢ ﻣﺜﻞ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺑﺶ ﺳَﺮ ﺳُﻔﺮﻩ ﺳﯿﺐ ﺯﻣﯿﻨﯽ ﺳﺮﺥ ﮐﺮﺩﻩ ﮐﻤﺘﺮ ﻣﯿﺪﻥ

از فرهاد پرسیدند از شیرین چه خبری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
گفت:آهسته تر.........با لیلی ام!

برعکس پول هایم زندگیم گوشه دارد، همانجا که همیشه تنها مینشینم!

مانند هوای شهر تهران شده ام ؛ باران زده ای که همچنان آلوده است …

سَر ِ میــز ِ شـــآم..

یـــآدَت كـِہ مے اُفتَم ... بُغض میكـُنم !!

اشك دَر چـِشمــآنَم حَلقـہ مے زَنَد

هَمـہ مُتعجب نـِگـآهَم مے كـُنند ..

لَبخنـــ ــد مے زَنَم و مے گـُویَم:

چـِقَدر دآغ بــُــود !!

تابستان !
حالا که داری تمام میشوی بگذار بگویم ...
که شبهای گرمت، سرد گذشت

گراهام بل ِ لعنتی عزیز


تلفنی که زنگ نمی خورد که نیازی به اختراع نداشت !!!

حوصله ات سر رفته بود ...

" چسب ِ قلب " اختراع می کردی ؛

می چسباندیم روی این ترک های قلب ِ صاحب مرده ـمان!

و غصه ی زنگ نخوردن ِ تلفنی که ...

اختراعش نکرده ای را نمی خوردیم !!

ساده بگویم گراهام بل عزیز !

حال ِ این روزهای مرا ، تو هم مقصری .

به دنبال ویلچرى هستم براى روزگـــار !
ظاهرا پایى براى راه آمــدن بامن ندارد

اینجا ایران است
.
.
دختر که باشی:
اگر زیبا باشی, عطسه کردنت را هزار نفر لایک میکنند ؛
... اما قیافه که نداشته باشی, عاشقانه ترین احساساتت خریدار ندارد..
پسر که باشی:
اگه پولدارباشی قیافه ی زشتت از گلزار هم خوشگل تر دیده میشود ؛
بی پول باشی فقط کامنت آگهی ترحیمت لایک میخورد..
و این حقیقت جامعه ی ماست

یه لیوان از توی اون کابینت بردار
- خب.
پرتش کن زمین
- خب.
شکست؟
- آره.
حالا ازش عذرخواهی کن
- ببخشید لیوان منظوری نداشتم.
دوباره درست شد؟
- نه!
متوجه شدی؟!

باز یا بسته ...
چه فرق می کند؟
پنجره ... زخم ِ همیشگی ِ دیوار است...

ﺷﺮﺍﺏ . . . ﺣﺮﺍﻣـﻪ؟
ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺑﺎ ﺟﻨﺲ ﻣﺨﺎﻟﻒ . . . ﮔﻨﺎﻫـﻪ؟
ﺍﻣﻨﻴﺖ . . . ﺧﻴــﺎﻟﻪ؟
ﻋﺸﻖ . . . ﻧـﺎﻳـﺎﺑﻪ؟
ﻓﻘﺮ . . . ﺑﯿﺪﺍﺩ؟
ﺧﻴﺎﻧﺖ . . . ﺭﻭﺍﺟــﻪ؟
ﺩﺭﻭﻍ . . . ﻧﻘـﻞ ﻭ ﻧﺒـﺎﺗﻪ؟
ﺁﻳﻨﺪﻩ . . . . ﺳﻴﺎﻫـــﻪ ﻭ ﻫﻮﺍ ﺁﻟـــﻮﺩﻩ؟
ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺍﻳـــــــــــــــﺮﺍﻧــــــــــــــــــــــﻪ
ﯾﻪ ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﺍﻣﻦ ﻭﺍﺳﻪ
ﻣـُــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــﺭﺩﻥ

2 سال ...

هرکاری که میخواست باهاش کرد!

بعد مثل یه آشغال...

گفت من خیلی دوست داشتم...

ولی قسمت نبود عزیزم!

واین است خاصیت عشق های امروزی !!!

خدايا نترس

نه به گناه مي افتي

نه به جهنم ميروي

من و تو به هم محرميم...

دستانم را بگير

کارگر خسته اى، سکه اى از جلیقه کهنه اش درآورد تا صدقه دهد

ناگهان جمله اى روى صندوق دید و منصرف شد ...

صدقه، عمر را زیاد می کند ...! ♥

♥ به امید روزی که هیچکی از زندگی خسته نباشه ... : لایــکـــــــــــ ♥

آهای مردم عاشقش نشوید به اندازه همه تان عاشقی کردم برایش .

یـہ ﺑﭽﻪ ﺩﯾﺪﻡ ،



ﮐـہ ﺩﺍﺷﺖ ﮔﺮﯾـہﻣـے ﮐﺮﺩ ﻭ ﻣــے ﮔﻔﺖ



ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺑﺎ ﻣـن ﺑﺎﺯے ﻧﻤـے ﮐﻨـہ …



ﺗو ﺩﻟﻢ ﮔﻔﺘﻢ ،



ﺗﻮ ﺑﺰﺭﮒ ﺷﻮ ،



ببین ﭼـہ ﺑﺎﺯﯼ ﻫﺎﯾـے ﮐـہ ﺑﺎﻫﺎﺕ ﻧﻤـے ﮐﻨـن …

۲۰ میدهم ، شاید هم ۲۱ . . !
خیانت را در لباس عشق بازی کردن هنر میخواهد ،
که تو باهنری . . !

غمگینم همانندِ:مرد هزار چهره که میگفت:" نمی دونم چرا تو زندگیم هِـی نمیشه"..

♖♘♗♕♔♗♘♖
♙♙♙♙♙♙♙♙
╗════════╔
║▀▄▀▄▀▄▀▄║
║▀▄▀▄▀▄▀▄║
║▀▄▀▄▀▄▀▄║
║▀▄▀▄▀▄▀▄║
╝════════╚
♟♟♟♟♟♟♟♟
♜♞♝♛♚♝♞♜
مـــات شــدم از رفـتنت
هیــچ مـیز شطـرنجی هـم در مــیان نـــبـود !
ایـن وســط فــقط یـک دل بـــود ..

گریه شتر برای  بچه مردش.!! دلم کباب شد

ﺍﺯﻡ ﭘــــﺮﺳـــﯿــﺪند: . . .

ﻣــﻨــﺒــــﻊ ﻧـــــﻮﺷــﺘــــﮧ ﻫــﺎﯾـــﺖ ڪـــﺠــﺎﺳـــــﺖ ؟ . . .

گــفــتــــم ﺯﯾـــﺎﺩ ﺩﻭﺭ ﻧـﯿـﺴـــﺖ . . .

ﯾــــڪــــــــــــ ﻭﺟــﺒــﯿـــﮧ ﺑـــﻐـــﻀــمــــــﮧ . . .!!

هرچــــــــه میخواهــــی بـــاش...
آخــــرش چـــــهار سطر نوشته ی روی مـــرمـــر یک متــــری خواهــی شــــــــــــــد!

آسمان چه مزه ایست؟ ، ، ، ، . . . من تا بحال فقط زمین خورده ام!

انگار جمعہ بہ دنیا آمدہ ام...دل بہ ھرچہ میبندم تعطیل است.

خسته ام! نه اینکه کوه کنده باشم نه …! دل کنــــــــده ام!

نسلی هستیم که روزها می خوابیم

و شب ها بیداریم

چون تاریکی شب برامون قــابــل تحمل تر از تاریکی روزهامونه..

گفت: که چی ؟ هی جانباز جانباز شهید شهید!میخواستن نرن ! کسی مجبورشون نکرده بود که!گفتم :چرا اتفاقا! مجبورشون میکرد!گفت کی؟گفتم : همونی که تو نداریش..!گفت: من ندارم ؟! چی رو ؟گفتم: غیرت!!

امروز یک مرده شور را دیدم

آنچنان زیبا می شست که لکه ای هم باقی نمی ماند

اما نمی دانم چرا پدرم از او خوشش نمی آید!!!

و مداوم گریه می کند و مادرم هم نفرینش!!!

او که آدم خوبیست من دوستش دارم...

فقط کاش ناخن هایش را می گرفت...

تمام بدنم را زخم کرد...

تو؟؟!
هوووووووی؟؟؟؟؟؟؟با تواما؟؟؟؟؟
یک عذر خواهی ب بالشت من بدهکاری
بس که هرشب چنگ میزنم نبودنت را.....!!!!!!

تازه فهمیدم
چرا پشت سر
مرده ها آب نمی ریزند
چون این دنیا
ارزش برگشتن ندارد.....!

لامصب….

این همه اســــــــتخوان در بدنم بود،

.
چرا دلــــ♥ــــمو شکستی..؟!!

פֿـבایـآ وقــتـے בلت مـے گـیره چیڪار میکنـے...

میرے یـﮧ گوشـﮧ مـے شینـے....

هـے با نگـآت بازے مـے ڪنـے ڪـﮧ...

یـاבت برـﮧ مـے פֿـواستـے گـریـﮧ ڪنـے...؟!

یـﮧ لیواלּ آب مـے خـورے ڪﮧ ...

همـﮧ بغضـاتـو قـورت بـבے...؟!

انـوقت یـآבت میـآد خــבایـے و بـایـב تنهـا باشـے...؟

פֿـבاجـوלּ לּـمیــבونـے...

ایـלּ روزا چقــد פֿـבا بوבمــ

چگونه میتونن خیانت کنند .....؟؟؟؟چگونه میتونن با دیگری بخوابند؟؟!!من بالشتم و عوض میکنم دیگه خوابم نمیبره !!!

نــاراحــتــ نــشــو اگــﮧ يــﮧ نــفــر בيــگــﮧ رو بــﮧ تــو تــرجـيــح בاב

مــطــمــئــטּ بــاش ...

هــیــچــوقــتــ نــمــے تــونــے يــﮧ مــيــمــون رو مــتــقــاعــב كـنـے

كــﮧ عــســل شـيــريــטּ تــر از موزه ..

سرانجام یک عشق نافرجام


یکــی بــــــــــــــــــــــــ ــــود و یکـــی . . . . . . نابـــــــــــود...!

دلگیرم از مرغهایی که دانه خوردنشان پیش مابود و حالا برای دیگران تخم میگذارند.... رفتند ولی میدانم روزی بوی کباب شدنشان به مشامم میرسد.