هوا بارانی ست ولی شیشه ؛ چرا بخار نمیگیری ؟
نترس ؛ رفت … دیگر اسمش را رویت نمی نویسم !

وقتــی تــو رابطـه های دوستــی


بــَعضـها بــه مسائل جنســی فکــر میـکــُنن


بــَعضـی هام بــه شارژ ایرانـســـل !


دَرک مــی کــُنــی کـه تَنهـایــی زیاد هــَم بــَد نیست....

دخترک 6ساله که سرطان داشت  قبل از ورود به اتاق عمل با چشمای لرزون روبه پرستار گفت:

من مامان بابام پول ندارن...میشه قبل از عمل بمیرم....

بیایدبرای همه کودکان سرطانی دعا کنیم...

 باقراردادن این مطلب توی وبلاگتون تعداد بیشتری برای کودکان سرطانی دعا میکنند...

دیگر به تو فکر نمیکنم·······اخر گناه است······چشم داشتن به مال غریبه ها

بـﮧ خـבا بـگو : خط ونشـاטּ دوزخش را بـرایـم نڪـشـב...

جهـنم تر از نبـوבنت جـایی را سـراغ نـבارم .

بعضی وقتـا گوشه ی سمت راسـت زندگیـم دنبال Close میگــردم...!

دوستم !
پیراهنم را بزن بالا !
کمرم را دیدی ؟
نترس چیزی نیست . . . !
اینها فقط جای خنجرند ، من نفهمیدم در رفاقت چه شد !
“ تو مواظب باش

هر کی که بهت گفت دوست دارم ،
باور نکن ،
خیلی ها میگن بارون رو دوست داریم
ولی با چتر میرن زیرش...!!!

حس میکنم گم شده ام . . .
امّا تلخ تر اینکه ، کسی دنبالم هم نمی گردد . .

به سلامتی اون سرباز عاشق که تو پادگان از شدت دلتنگی شامشو نخورد

بی خبر از اینکه عشقش تو رستوران با یکی دیگه داره شام میخوره

دلت را به هر کسی نسپار
این روزها برخی ها از سپرده ات هم بهره میخواهند . . .

شرم می کنم با ترازوی کودک گرسنه ای که در پیاده رو نشسته است وزن سیری ام را بکشم...

کاش‏ ‏میشد‏ ‏یه‏ ‏گوشه‏ ‏نوشت:‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏‏ ‏خدایا،‏ ‏خیلی‏ ‏خستم،‏ ‏صبح‏ ‏بیدارم‏ ‏نکن...‏!

عمق فاجعه رو زمانی درک کردم که افغانیا گفتن ایران دیگه جای موندن نیست...

وقتی اولین بار مادرم وجود مرا با تهوع احساس کرد از دیگران چه انتظاری میتوانم داشته باشم ؟

چقدر بده که اون قدر تنها باشی که روز تولدتو فقط “بانک ملی”بهت تبریک بگه…