یه بار نشسته بودم تو اتوبوس که بیام خونه ، اتوبوس خیلی شلوغ بود ، یه بنده خدایی یه شونه تخم مرغ
خریده بود ، میخواست سوار اتوبوس شه ، دید اگه اینوری بیاد تو جمعیت تخم مرغاشو له میکنن ، برعکس
اومد بالا تا راننده درو بست یارو دید جا نمیشه شونه تخم مرغا ، بلند داد زد ، آقا تخمام ، آقا تخمام لادر گیر
کرده :))))))
یهو جمعیت پوکید از خنده :)))