يكي از دوستان واسم اينو تعريف كردش:
يك مخاطبِ خاص داشتم. خيلي دوسش داشتم. خيلي ناز بود. ٢سال با هم بوديم. يه شب با هم زيرِ بارون قدم ميزديم. هر چي بارون شديدتر ميشد. من از مخاطبم بيشتر زده ميشدم. بالاخره بارون تمامِ آرايششو پاك كرد و چهره واقعيشو نشون داد. اَه حالم بهم خورد. همونجا ازش جدا شدم.
آخرین ارسال های انجمن
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
خوردن گوشت گربه حلال شد! | 0 | 228 | nasrin |
کامپیوتر شما مرد است یا زن ؟؟!! (امتحان کنید) | 0 | 233 | nasrin |
زلزله در یک قدمی تهران! | 0 | 178 | nasrin |
پیکه و شکیرا در حال قایق سواری! /عکس | 0 | 242 | nasrin |
پرسرعت ترین اینترنت دنیا در ۴ کشور/ ایران دارای کندترین اینترنت | 0 | 211 | nasrin |